روايت پدر از شايعه دست داشتن پسر در بستن ليست شوراها + فيلم

خبرگزاري آريا - محمدرضا عارف از چهره هاي شاخص مجلس دهم و رييس شوراي عالي سياست گذاري اصلاح طلبان، در مورد طرح برخي شايعات در زمان انتخابات مبني بر دست داشتن پسرش حميدرضا عارف در بستن ليست انتخابات شوراها مي گويد هيچکس در بستن اين ليست نقش نداشت چه برسد به پسر بنده که اصلا درگير انتخابات نبود!

رييس شوراي عالي سياست گذاري اصلاح طلبان همچنين درباره معرفي کابينه از سوي دولت دوازدهم نيز مي‌گويد: توقع جريان اصلاحات اين است که در تشکيل دولت آينده مورد مشورت و رايزني قرار گيرد تا يک کابينه برجسته با کارايي بالا تشکيل شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

رييس فراکسيون اميد مجلس شوراي اسلامي معتقد است فراکسيون اميد بر روي مصاديقي که دولت براي کابينه معرفي کند، نظر پيشنهادي مي‌دهد.
عارف همچنين درباره ادعاي دريافت دو ميليارد تومان از هرکانديداي شوراي شهر، تاکيد کرد که اين مساله هيچ ربطي به شوراي عالي سياست گذاري نداشته و پي‌گيري حقوقي مي‌شود، ضمن اين که ستاد تهران اعلام کرده بود تا 100 ميليون تومان را به‌عنوان هزينه‌هاي تبليغاتي بپردازند.
متن گفت وگوي تفصيلي خبرنگار پارلماني ايسنا با محمدرضا عارف را در ذيل مي‌خوانيد:
*درباره بسته شدن ليست انتخابات شوراها انتقاداتي مطرح شد و شما گفتيد بعد از انتخابات درباره آن توضيح مي‌دهيد، اگر امکان دارد تا حدي شفاف در اين باره توضيح دهيد.
در نظر داشته باشيد ما در ارتباط با يک جريان سياسي صحبت مي‌کنيم نه يک حزب. احزاب سازوکار خود را دارند و با يک سلسله مراتبي در عرصه‌هاي سياسي حضور پيدا کرده و افراد را معرفي مي‌کنند.
در حرکت جبهه‌اي طبيعتاً ما بايد براساس مشترکات حرکت کنيم به خصوص جبهه‌اي که مدعي هستيم اکثريت مردم طرفدار آن هستند و به نوعي گفتمان انقلاب است و اعتقاد به مردم سالاري ديني دارد.
در اين راستا در دهه اخير مبناي حرکت‌مان را تعامل و همفکري حداکثري با مردم و نخبگان قرارداديم. در سال 94 و انتخابات مجلس وقتي بحث بستن ليست مطرح شد، چون کانديداها را خيلي نمي شناختيم و عملا تعداد قابل توجهبي از نخبه هاي اصلاحات رد صلاحيت شده بودند، ناگزير به فراخوان شديم. البته مي دانيد جريانات سياسي در هيچ جاي دنيا با فراخوان ليست کانديداهاي‌شان براي رقابت را نمي بندند. به هر حال به سمت فراخوان رفتيم و جواب گرفتيم.
نکته جالب اين است که در سال 94 در فاز اول احساس مي‌کرديم که کانديدا به اندازه کافي نداريم اما بعد از بستن ليست حرف و حديث‌هايي درآمد و گله‌هايي مطرح شد در مورد عدم حضور برخي نخبگان اصلاح طلب در ليست. طبيعي هم است احزاب، فلسفه وجودي خودشان را کسب قدرت مي‌دانند و نماد قدرت هم انتخابات است و داشتن سهم در ليست هاي انتخاباتي. اما موضع ما حرکت جبهه‌اي بود، از يک طرف بنا، براين بود که تعصب و سهم‌خواهي حزبي کنار گذاشته شود و گفتمان جبهه‌اي را دنبال کنيم، از طرف ديگر اولويت‌هايي مانند سهميه به خانم‌ها و جوانان را در نظر داشتيم.
بنابراين، در نظر گرفتن اين سهميه ها به نوبه خود ميتوانست به کمرنگ‌تر شدن يا حذف برخي چهره‌هاي برجسته اصلاحات منجر شود.مثلا شما اگر در نظر داشته باشيد تا نيرويي جوان را وارد عرصه کنيد طبيعي است که بايد يک چهره برجسته را کنار بگذاريد.

در سال 96 هم با توجه به استقبال خيلي خوب نخبگان در انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا،با تورم کانديداها روبرو شديم. همان رويکرد سال 94را دنبال کرده و فراخوان داديم. حدود 700 نفر در تهران در فراخوان شرکت کردند.
درسال 94 براي اولين بار بود که انتخاب ليست را براساس شاخص‌هايي انجام داديم، شاخص‌هاي متنوع با توجه به شرايطي که يک نماينده بايد داشته باشد مشخص کرديم. براي هر شاخص هم يک کف و يک سقف امتياز در نظر گرفتيم. بعد از اتمام انتخابات ارزيابي نسبت به عملکرد شوراي عالي سياستگذاري اصلاح طلبان انجام و کارگروهي تعيين شد براي بازنگري در عملکردها و تصميمات شوراي عالي و انجام اصلاحات لازم.
در نتيجه اين کار شاخص‌ها براي انتخابات 96بازنگري و اصلاح شدند. اما گستردگي کار و اين که از ميان 700 نفر، بابد21نفر را انتخاب مي کرديم قابل پيش‌بيني بود که باچالش‌هاي جدي روبرو مي‌شويم. زيرا کانديداها همه خود را اصلح مي‌دانند و کمتر حاضرند به نفع ديگري کنار بروند.
در تهران به دليل حساسيتي که وجود داشت مسئوليت انتخاب ليست به عهده هيئت رئيسه شوراي عالي سياست گذاري اصلاح طلبان گذاشته شد ، البته شوراي عالي در هيچ استاني در مصداق‌ها دخالت نکرد؛ فقط در تهران به دليل حساسيت آن شوراي عالي ورود پيدا کردبراي ما مبنا اين بود تا براساس شاخص‌ها بتوانيم تصميم‌گيري کنيم. در تهران به دليل حساسيتي که وجود داشت مسئوليت انتخاب ليست به عهده هيئت رئيسه شوراي عالي سياست گذاري اصلاح طلبان گذاشته شد و در عين حال قرار شد ليست به تاييد نهايي شوراي عالي برسد. البته شوراي عالي در هيچ استاني در مصداق‌ها دخالت نکرد؛ فقط در تهران به دليل حساسيت آن شوراي عالي ورود پيدا کرد.
نظرمان اين بود که براساس شاخص‌ها غربالگري انجام شود و با توجه به اولويت‌ها و مصوبات شورا همين مسير جلو رفت. ارزيابي ها براساس پرونده‌هاي افراد و مبنا را خوداظهاري قرار داديم و کارگروهي 14 نفره تعيين شد تا کار کارشناسي را انجام دهند و براساس پرونده‌ها و شاخص‌ها به افراد امتياز دهند.
کارگروهي 7 نفره تشکيل شد که 5 نفر از اعضاي آن از هيات رييسه شوراي عالي بودند مسئوليت کارگروه بر عهده آقاي موسوي لاري بود و خانم فرامرزيان، آقايان صادقي، مرعشي و کمالي و خانم کولايي و آقاي گرامي مقدم هم از اعضاي شوراي عالي سياستگذاري اصلاح طلبان در اين کارگروه فعاليت داشتند.
در واقع اين 7 نفر مسئول تنظيم ليست تهران شدند. کميته کارشناسي زيرنظر اين 7 نفر کار مي‌کرد. با توجه به غربالگري انجام شده به ليست 150 نفره رسيديم از اين بعد نگاه ديگر نه امتياز بندي بلکه رأي گيري بود. بنا بود بر اساس مصوبات شوراي عالي و رعايت سهميه هاْليست در هيات رئيسه و در نهايت پيشنهاد شده بود که از 700 نفر بخواهيم تا خودشان با راي گيري 21 نفر را به ما معرفي کنند که چهره‌هاي غيرحزبي با اين روند مخالف بودند و مي‌گفتند اعضاء با هم تعامل مي‌کنند و فقط چهره‌هاي حزبي بالا مي‌آيند. اما در مرحله‌اي که به 150 نفر رسيديم در جلسه اي از اين افراد خواستيم در انتخاب ليست نهايي به ما کمک کنند.
براساس تخصص‌هايي که مورد نياز شوراي شهر بود، تخصص‌ها در 10گروه تخصصي تقسيم بندي شدند و براي هر گروه ظرفيتي در نظر گرفته شد.
بر همين اساس در جلسه که اين 150 نفر حضور داشتند درخواست کرديم تا خودشان در اين 10 گروه بر اساس پيشنهاد اوليه خودشان تقسيم شوند و در هر گروه تا سه برابر ظرفيت آن گروه را به ما معرفي کنند.
در اينجا يکي از دوستاني که بعدا در فضاي مجازي شعار داد و با ليست خيلي مخالفت کرد، مطرح کرد که کار مشکلي است و چون به شوراي عالي سياستگذاري اصلاح طلبان اعتماد داريم تفويض اختيار مي‌کنيم به شورا تا شورا اين کار را بکند، آن جا مطرح شد که شما نمي‌خواهيد تفويض اختيار کنيد اين اختيار براي شورا محفوظ است، اما شورا قصد دارد با کمک شما اين کار انجام شود و ليست نهايي حتي الامکان با نظر اين 150 نفر بسته شود.
در نهايت قرار شدگروه ها تشکيل جلسه دهند اگر همه امضا کردند که نمي‌توانيم افراد راانتخاب و معرفي کنيم ما(شوراي عالي) خودمان اين کار را انجام مي‌دهيم و نهايتا همه امضا کردند که نمي‌توانند و بعد از آن کميته 7 نفره فعال شد و اين مسئوليت را بعهده گرفت.
کميته 7 نفره پيشنهاد اوليه خود را در هيات رييسه مطرح کرد و در هيات رئيسه براي هر کرسي 2 نفر با راي گيري انتخاب شدند.بنابراين براي هر کرسي دو برابر ظرفيت در نظر گرفته شد يعني ليست 42 نفره تعيين شد و با راي گيري در شوراي عالي از ميان 42 نفر 21 نفر انتخاب و به مردم معرفي شدند.البته به ليست و چگونگي تعيين ليست انتقادهايي شد.
ما نقدها را مي‌پذيريم. ماهيت گفتمان اصلاحات نقدپذيري است. از نخبگان جامعه مي‌خواهيم عملکرد شوراي عالي را در همه زمينه ها از جمله بستن ليست نقد کنند و در سه چهار ماه آينده براي ما ارسال کنند قطعا از نظرات آنها در ادامه کار شوراي عالي استفاده خواهد شد.
در مرحله بعد انتخابات مجلس را در سال 98 پيش رو داريم بايد بررسي شود که با اين مکانيزم پيش برويم يا مکانيسم ديگري داشته باشيم .انشالله با استفاده از نظرات کارشناسي،سعي خواهد شد با خطاي کمتر و کيفيت بهتر امور دنبال شود.

*آيا تکيه بر سهميه بندي‌ها موجب غافل شدن از توانمندي ‌هاي افراد نشد؟
در چارچوب رعايت سهميه ها ،به توانمندي و شايستگي کانديدا توجه جدي شد .راهبرد ما نوعي تبعيض مثبت به نفع جوانان و بانوان بود.در دهه هاي گذشته از توانايي ها و نقش آفريني جوانان و خانم ها در اين سطوح غافل شده بوديم، بايد اين هزينه را بپذيريم و به جوانان ميدان دهيم، ممکن است در کوتاه مدت کارايي يک جوان نسبت به نسل اولي ها پايين‌تر باشد، ما بايد اين هزينه را بپردازيم.
در مجلس اين کار را کرديم، در مورد فراکسيون اميد در مجلس خيلي راضي هستيم. بايد اين مسير را ادامه دهيم. شايد در گام هاي بعدي ديگر نيازي به سهميه بندي نباشد.
اگر اين صرفا مساله توانمندي مد نظر باشد بايد سهميه بندي را کنار بگذاريم و اين همان چيزي است که بزرگترهامي‌خواهند که وزن ليست سنگين‌تر باشد؛ اگر چنين شود به نسل اولي‌ها محدود مي‌شويم. در حالي که ما از اين مساله عبور کرده و جواب خوبي هم گرفتيم.
ما به هرگونه نقدي احترام مي گذاريم و سعي مي کنيم از آنها استفاده کنيم اما مشاهده مي‌کنيد که مردم در تهران چه کار کردند در اين دوره از انتخابات حدود 50 ليست به صورت جعلي و موازي منتشر شد اما مردم تهران ليست واقعي را تشخيص دادند. مردم اين انسجام و رويکرد را به خوبي قبول کرده‌اند. دوستاني که نظر مي‌دهند، بدانند حفظ سرمايه اجتماعي و حفظ اعتماد مردم براي ما اهميت فوق العاده اي دارد.
بالاخره مردم اين رويکرد را پذيرفتند که به دهه 80 که خانم‌ها و جوانان سهمي نداشتند، برنگرديم. البته باز مي گويم درب انتقاد باز است و هرجاي کارمان اشکال داشته باشد در گام هاي بعدي اصلاح مي‌کنيم.
*آيا در انتخابات بعدي هم مجددا با همين رويه عمل مي‌کنيد؟ آيا نقاط ضعفي وجود داشته که بخواهيد اصلاح کنيد؟
ما اصلاح طلب هستيم و ويژگي ما پذيرش اصلاحات است. البته پيش از اين به چند روش کارها انجام مي‌شد. يا اينکه ريش سفيدان ليست را مي‌بستند، يا اينکه به احزاب سهميه داده مي‌شد که هرکدام چند سهميه داشته باشند و روش سوم هم هماني بود که در سالهاي 94 و 96 انجام سهميه بندي حزبي کنار گذاشته شد و براساس شاخصها عمل کرديم و مبناي تصميم گيري را گفتماني و خرد جمعي در چارچوب ضوابط قرار داديم.
در حال حاضر نقدهايي وجود دارد و ممکن است روش چهارمي هم در آينده پيشنهاد شود اما مسئله مهم براي ما حفظ انسجام و ارائه ليستي قابل دفاع بود که مورد استقبال مردم قرار گرفت و بهترين‌ها را براساس شاخص‌ها و اولويت‌ها و تصميم جمعيمطرح کرديم. در يک مرحله بر اساس شاخص ها کمي و در مرحله بعد بصورت کيفي انتخاب انجام شد و انتظار داريم تا نخبگان پيشنهاد دهند که در گام هي بعدي که انتخابات ديگري را در پيش داريم چگونه ليست بسته شود که از هر نظر ليست کاملي باشد.
*اين که گفته مي‌شود از افراد ليست مبلغ دو ميليارد تومان دريافت شده يا فرزند شما در بستن ليست نقش داشته، منشا اين اخبار از کجاست؟
در مورد هزينه‌هاي تبليغاتي برآوردي که دوستان در ستاد تهران داشتند اعلام کردند و البته خيلي مربوط به شوراي عالي سياستگذاري نيست. ستاد تهران برآورد کرده و به اين نتيجه رسيده هرکدام از کانديداهايي که در ليست قراردارند تا سقف مبلغ 100 ميليون تومان براي هزينه تبليغاتشان بپردازند.
اين موضوع در شوراي عالي سياست گذاري و هيات رييسه مطرح شد و مبلغ 50 ميليون تومان را براي هزينه‌هاي تبليغاتي تعيين شد و مقرر شدستاد ساير هزينه‌ها را از تشکل‌ها و خيرين بگيرد.
در جلسه‌اي که ستاد تهران با 21 نفر اعضاي ليست اميدتشکيل داد مجددا بر دريافت سقف هزينه تبليغاتي يعني 100 ميليون تومان تاکيد شد در واقع سقفي که ستاد تهران از کانديداها خواسته 100 ميليون تومان بودو تا جايي که من اطلاع دارم اين است که خيلي‌ها هنوز هزينه تبليغاتي‌شان را پرداخت نکرده‌اند.
در مورد دو ميليارد تومان هم قبل از اين که واردبستن ليست شويم گزارشي دريافت شد مبني بر اينکه حدود 6-5 ماه قبل فردي به يک فرد ديگر گفته براي اينکه در ليست قرار بگيري بايد دو ميليارد تومان بپردازي. آن فرد هيچ ارتباطي با شوراي عالي سياست گذاري نداشت. در آن زمان آقاي محمودصادقي نايب رئيس هيئت رئيسه شوراي عالي بود، او را مامور پيگيري کرديم و ايشان بحث جدي را با هر دو نفر داشت، هم آن خانمي که مدعي شده بود و هم آقايي که قرار بود پول را بگيرد.
اولا مشخص شد هيچ ربطي به شوراي عالي سياست گذاري نداشته و توسط وابستگان يکي از احزاب اين موضوع مطرح شده است.بنابراين هيچ ربطي به شوراي عالي سياست گذاري اصلاح طلبان نداشت. بعد از آن مجددا اين مسئله مطرح شد در حالي که ما بنا داشتيم تا از اين مسائل بگذريم. نهايتا قرار شد تا اين موضوع را پيگيري حقوقي کنيم. اين نکته را بايد تاکيد کنم که ويژگي بارز جريان اصلاح طلب پاکدستي است و نسبت به آن حساس هستيم و اجازه نمي دهيم برخي جريانات بخواهند با اتهامات بي اساس جريان اصيل اصلاح طلب را وارد حاشيه کنند و انتظار هم از اصلاح طلبان است که از اين ويژگي مهم جريان اصلاح طلب به خوبي حفاظت و حراست کنند.

در مورد نقش پسر بنده در بستن ليست‌ها هم بايد بگويم که پسرم مدتهاست همکاري در کار سياسي ندارد و نه در انتخابات مجلس و نه در انتخابات شوراها حضور نداشت. فرزندم اگرچه از بنيانگذاران بنياد اميد ايرانيان بود و براي تشکيل اين بنياد زحمات زيادي کشيد و اولين مدير عامل بنياد هم بود ولي بعد از انتخابات 92 به دليل اعتقاد به گردش نخبگان به صورت داوطلبانه از مديرعاملي کناره گيري کرد و اکنون در هيات مديره بنياد اميد حضوري ندارد و مسئوليتي هم در بنياد اميد متوجه او نيست و به دنبال علايق شخصي خودش است فعاليت هاي فرهنگي و اقتصادي او که حق طبيعي هر فردي است ارتباطي با بنياد اميد ايرانيان ندارد. در انتخابات مجلس دهم از حوزه انتخابيه يزد کانديدا شد ولي به احترام برخي بزرگان انصراف داد. در انتخابات رياست جمهوري 92 هم در کنار من بود و به مانند ديگر جوانان در انتخابات نقش آفرين بود. به همين دليل نه تنها فرزند من بلکه هيچ فرد ديگري در بستن ليست انتخاباتي نقش نداشته است. رأي، رأي شوراي عالي بود. هيچ فردي در بستن ليست نقشي غير از تصميمات شوراي عالي و هيات رئيسه نداشت. چه برسد به پسر بنده که اصلا درگير انتخابات نشد. به هر حال شرايط کشور حکم مي‌کند هرطور که مي‌توانيم به افراد حمله کنيم تا آنها را از کارايي بيندازيم.شخصا منشا اين بي اخلاقي ها را مي دانم از کجا نشات مي گيرد و اميدوارم روزي مجبور نباشم درباره خط و ربط اينگونه بي اخلاقي ها صحبت کنم.
هيچ فردي در بستن ليست نقشي غير از تصميمات شوراي عالي و هيات رئيسه نداشت. چه برسد به پسر بنده که اصلا درگير انتخابات نشد*در زمان انتشار ليست همه منتظر تاييد رييس دولت اصلاحات بودند، اما گفته شده که ايشان مجبور به اعلام حمايت شدند، در اين باره توضيح مي‌دهيد؟
آنهايي که ذهن خواني مي‌کنند و علم غيب دارند را نمي‌دانم، اما بنده علم غيب ندارم. اينکه به چه صورت آقاي خاتمي يا بزرگان ديگر ليست را تاييد کنند مباحثي مطرح بود اما نگاه من هميشه اين است که از افراد نبايد بيش از حد مايه بگذاريم.
ما يک گفتمان هستيم و در اين گفتمان همه حضور دارند. وقتي يک تصميم جمعي گرفته مي‌شود همه بايد پشت آن تصميم باشند. آيا ضرورت داردکه تک تک افراد حمايت کنند يا خير؟
البته دو هفته قبل از اعلام ليست شوراي عالي سياست گذاري اصلاح طلبان جلسه‌اي با آقاي خاتمي داشت و آقاي خاتمي تاييد کرد و به طور صريح و شفاف موضع گيري کرد که به هر ليستي شوراي عالي برسد همه موظف هستند که حمايت کنند. اينکه دوستان ذهن خواني مي‌کنند را بنده خبر ندارم در عين حال بعد از انتشار ليست،ايشان از همه ليست حمايت کردند.
*در مورد رد صلاحيت‌ها، شوراي نگهبان هميشه نظرش بر اين است الزاما افرادي که تاييد صلاحيت مي‌شوند به معني اين نيست که تاييد آنها هميشگي است و بالعکس، آيا برنامه‌اي داريد براي اين که اصلاح طلباني که رد صلاحيت شده‌اند در آينده احتمال تاييد صلاحيت‌شان افزايش يابد؟
در انتخابات شوراها سه نفر از اعضاي شوراي مرکزي نظارت بر انتخابات از فراکسيون اميد بودند. دو نفر هم از جريان رقيب و اصرار داشتيم هر پنج نفر واقعا به مر قانون عمل کنند و سليقه‌اي عمل نشود. که فکر مي‌کنم موفق هم شديم. اميدواريم اين الگو با تعامل خوبي که با شوراي محترم نگهبان داريم در انتخابات 98 مبنا قرار گيرد.
*اخباري ضد و نقيض در مورد تغيير ساختار و يا انحلال شوراي عالي سياستگذاري اصلاح طلبان مطرح مي‌شود، آيا آن را تاييد يا تکذيب مي‌کنيد؟
افرادي در اين خصوص اظهارنظر مي‌کنند که هيچ رابطه‌اي با شوراي عالي سياست گذاري ندارند. ما در دو مرحله شوراي عالي را آنهم با ماموريت مشخص تشکيل داديم. ماموريت شورا در گام اول برگزاري انتخابات مجلس دهم بود در گام بعد هم ماموريت اصلي‌اش انتخابات شوراها و رياست جمهوري، بنابراين ماموريت خود را انجام داده است اما رويه‌اي هم که قبلا انجام داديم اين بود که عملکرد شورا مورد بررسي قرار گيرد.
بنابراين در حال حاضر شورا وظيفه خود را به خوبي انجام داده است و نتيجه عملکرد اين شد که مردم تهران در مجلس و شوراها 51 نفر را از ليست اميد انتخاب کردند.
اينکه در ترکيب شورا و شرح وظايف آن تجديد نظر کنيم پرونده‌اش باز است. البته فضاي مجازي کمي جلوتر از ما افتاده وگرنه کارگروه 5 نفره را تعيين کرده ايمتابا همکاري شوراهاي استاني و اعضاي شوراي عالي و نخبگان به ارزيابي عملکرد شورا بپردازد و بر اساس آن اصلاحات لازم در شرح وظايف و ترکيب اعضاي شورا انجام شود.
احتمالا اولين کار برگزاري يک هم انديشي با استان‌ها در اين زمينهباشد و اميدوارم در سه چهار ماه آينده به جمع بندي خوبي برسيم و ساختار آينده شورا اعلام شود.
از طرفي انحلال شورا معني ندارد، شورا براي ماموريتي تشکيل شده که ماموريت خود را انجام داده است، اما اينکه به چه صورت ادامه پيدا کند با توجه به انتخاباتي که در پيش داريم و بر اساس جمع بندي نظرات در زمان مناسب مشخص مي‌شود.
*آيا انتقادات مربوط به جريان رقيب است يا بخشي از افرادي که در ليست قرار نگرفتند؟
بخش قابل توجهي از آن ها از موضع دلسوزي است که ما به آنها احترام مي‌گذاريم. اما مواردي هم وجود دارد که برخي اطلاعي از سازوکار شوراي عالي ندارند و نقد مي‌کنند؛ در حاليکه تمام جلسات شورا با دموکراسي کامل برگزار مي‌شود. واقعا دلم مي‌خواهد يک مورد بگويند آقاي عارف سفارش يک نفر را کرده يا اعمال نظر فردي کرده که قطعا که اينگونه نيست. اشعار ما خرد جمعي بوده است. از ابتدا در دهه 90 شعار اخلاق، عقلانيت و خرد جمعي را مطرح کرديم وبه آن هم پايبند هستيم.بنابراين بخش قابل توجهي از انتقادات را از سر دلسوزي مي‌دانيم. بخشي نيز رقبا و مخالفين مطرح مي‌کنند.
يادمان نرفته رقيب در 7-8 سال پيش فاتحه اصلاحات را در اين کشور خوانده بود. از مساله 88 عبور مي‌کنم؛ آن بحث جداگانه‌اي دارد اما در انتخابات 86 با تمام توان وارد عمل شديم و نتيجه در انتخابات مجلس در تهران اين شد که 5-4 نفر را به دور دوم فرستاديم. در انتخابات 90 چه کرديم؟ هيچ حضوري نداشتيم. طبيعتا اکنون رقيب نمي تواند اين شرايط را بپذيرد. متاسفانه عملا حذف اصلاحات را مطرح کردند و خيلي از اصلاح طلبان هم در اوايل دهه 90 پذيرفته بودند و ما به اين مرحله رسيديم طبيعي است که جريان رقيب هم تلاش مي‌کند.
بنابراين طبيعي است که نقدها و انتقادات وجود داشته باشد. چرا اين 21 نفري که انتخاب شده‌اند و در ليست قرار گرفته‌اند نقد نمي‌کنند؟ چرا آنهايي که تا روز قبل از بستن ليست در مصاحبه هايشان به به و چه چه مي‌کردند فرداي آن روز که در ليست قرار نگرفتندصداي اعتراضشان بلند شد؟

*نظرتان در مورد انتخاب شهردار تهران و گمانه‌زني‌هايي که در مورد برخي اشخاص وجود دارد چيست؟
ان‌شاءالله با مکانيزم منطقي و مشورتي اعضاي شوراي شهر، شهرداري که چهره برجسته و ملي باشد براي شهر تهران انتخاب شود.
ما براساس تجربه‌اي که از شوراي شهر اول داشتيم و هزينه زيادي هم پرداخت کرديم و نمي‌خواهيم آن مسير دوباره تکرار شودميثاق نامه اي از کانديداها گرفتيم. به همين دليل از همه اعضاي شورا در تمام کشور ميثاق نامه گرفتيم که براي هيچ پستي نبايد از شورا انصراف دهند و خواهشمان اين است که نه تنها در شوراي شهر تهران بلکه در شوراي کلانشهرهاي ديگر هم به ميثاق نامه و سياستهاي کلي توجه شود.
از همه اعضاي شورا در تمام کشور ميثاق نامه گرفتيم که براي هيچ پستي نبايد از شورا انصراف دهند و خواهشمان اين است که نه تنها در شوراي شهر تهران بلکه در شوراي کلانشهرهاي ديگر هم به ميثاق نامه و سياستهاي کلي توجه شودتوقع ما از شوراهاي کلانشهرها اين است که حداکثر رايزني را داشته باشند. زيرا شهردار فقط شهردار يک جريان سياسي نيست، شهردار همه شهر است. در شهر تهران شهردار وقتي موفق است که تعامل خوب، نزديک و سازنده با همه نهادهاي حاکميتي، ارگانها و جريانها داشته باشند. اگر همه همکاري کنند مي‌توانيم اين مشکلات و مسائلي که از گذشته در شهر تهران به ارث برديم از جمله بدهي هاي خيلي بالا را سامان دهيم.
*گويا اعضاي هيئت رئيسه فراکسيون اميد با رئيس‌جمهور ديدار خواهند داشت آيا اين تمايل از طرف فراکسيون است يا اين که دولت هم تمايل دارد؟
توقع جريان اصلاحات اين است که در تشکيل دولت آينده مورد مشورت و رايزني قرار گيرد تا يک کابينه برجسته با کارايي بالا تشکيل شود. به هر حال جريان اصلاحات با تمام توان به صحنه آمد به خصوص فراکسيون اميد که تک تک اعضاي آن در سراسر کشور سخنراني‌هاي زيادي را انجام دادند. بنابراين توقع جريان اصلاحات اين است که حداکثر تعامل را دولت با اين جريان داشته باشد.
البته انتظار داشتيم از ناحيه دولت و آقاي روحاني براي برگزاري اين تعامل پيگيري مي‌شد که البته صورت نگرفت و ما پيش قدم شديم، شوراي عالي سياستگذاري اصلاح طلبان تقاضاي وقت از آقاي رئيس‌جمهور کرده که ديدگاه‌هاي خود را در مورد کابينه مطرح کند. ما بدون اينکه دنبال سهم خواهي باشيم يا وارد مصاديق شويم بر روي مصاديقي که دولت مطرح کند نظر مي‌دهيم.فراکسيون اميد هم از آقاي رئيس جمهور تقاضاي يک نشست را در اين زمينه کرده است.

توقع جريان اصلاحات اين است که در تشکيل دولت آينده مورد مشورت و رايزني قرار گيرد تا يک کابينه برجسته با کارايي بالا تشکيل شود*آيا در مورد کابينه هم فراکسيون اميد نظري دارد يا مصاديقي را معرفي مي‌کند؟
در فراکسيون اميد هم بحث‌هايي شده به هر حال فراکسيون اميد بايد راي دهد. اگر تعامل خوبي باشد در راي اعتماد بهتر مي‌تواند کار کند و وزرا با پشتوانه قويتري در کابينه حضور خواهند داشت. لذا نامه رسمي به رئيس‌جمهور نوشتيم تا وقتي را مشخص کنند که کميته منتخب فراکسيون بتواند به ايشان ديدگاه‌هاي خود را مطرح کند.
فراکسيون اميد نهايت همکاري را در انتخابات کرد و اميدواريم که کابينه‌اي با شايستگي‌هاي لازم و توانايي‌هاي خوب انتخاب شود. البته تاکيد مي‌کنم فراکسيون وارد مصداق نمي‌شود اما بر روي مصاديق و پيشنهادهايي که مطرح مي شود نظر مي دهد.
*اقبال مردم به اصلاح طلبان در سال 92 مشخص شد اما از طرف دولت اقبالي به اصلاح طلبان نشد. در 96 هم مردم همان نگاه را تکرار کردند، آيا اکنون تغييري به وجود آمده که دولت تغيير رويه دهد؟
ما نقدهاي درون تشکيلاتي و درون سازماني در دور اول به دولت داشتيم. در دور دوم هم هنوز آقاي شريعتمداري رئيس ستاد نشده بودند که از ايشان خواهش کرديم که در يک جلسه شوراي عالي حضور داشته باشند. حدود دو ساعت و نيم نقدهاي جدي به عملکردهاي دولت مطرح شد. در آن جلسه بنده جمع بندي کردم و بعد از آن هم با اتفاق آرا کانديداتوري آقاي روحاني رأي آورد. به نظرم آن تصميم و آن جلسه يکي از جلسات تاريخي وارزشمند است. زيرا از يک طرف نقد جدي مي‌شود و از طرف ديگر به اتفاق آرا راي به آقاي روحاني داده مي شود.
پيام اتفاق آرا اين است که پشت سر آقاي روحاني محکم هستيم. نقدهايي که مي‌شود اين است که بايد دولت دوم آقاي روحاني در منش و روش خودش در خيلي از جاها تجديد نظر کند تا بتوانيم پاسخ مطالبات مردم را بدهيم. حالا اگر در سال 92 اصلاحات به سبکي عمل کرد که پيروزي آقاي روحاني نتيجه گرفت در سال 96 رسما با تمام توان پشت سر آقاي روحاني قرار گرفتيم.
*گزينه‌هاي ديگري هم بودند و آقاي روحاني انتخاب شد يا گزينه‌اي نبود؟
بحث‌هاي درون سازماني داشتيم و به طور طبيعي و براساس عملکرد دولت يازدهم رسيديم به آقاي روحاني که تصميم عقلاني و منطقي بود. شعار ما عقلانيت و آرامش است و در تصميم گيري ها منافع ملي را بر منافع جرياني و احزاب مقدم مي دانيم و بر اين اساس تصميم گيري کرديم .رويکرد اصلاحات در دهه 90 واقعا منافع ملي بود نه جبهه‌اي و حزبي. در اين مسير تصميم منطقي گرفتيم. البته توقعمان اين است که پيام شوراي عالي و گفتمان اصلاحات را دولت درک کند تا در اين چهار سال به مطالبات مردم بپردازيم و دولت موفق شود برنامه هاي خود را بخوبي اجرا کند.
*اگر يک درصد دولت اين پيام را دريافت نکند؟
به هر حال فراکسيون اميد را هم داريم و فراکسيون در قبال مردم مسئوليت دارد. ما کارايي دولت و توانمندسازي آن را يک اصل مي‌دانيم.
*آيا حضور آقاي جهانگيري در دولت مي‌تواند در عرصه دادن به اصلاح طلبان موثر باشد؟
آقاي جهانگيري از اصلاح طلبان قديمي هستند. ما به دنبال سهم خواهي نيستيم و منفعتي جز منافع ملي نداريم. دنبال مطالبات مردمي و اجرايي شدن برنامه هاي دولت هستيم تا دولتي منسجم و قوي با پشتوانه مردم و مجلس برنامه هاي خود را به پيش ببرند.
*شما يکي از چهره‌هاي شاخص مجلس هستيد و تعامل شما با آقاي لاريجاني خوب است، چقدر تصميم گيري هاي مهم و کلان رييس مجلس با شما مشورت مي‌کند؟
البته من چهره شاخص نيستم. بارها اعلام آمادگي کردم براي مواردي که لازم باشد مشورت کنند. منتها هروقت ايشان تشخيص بدهند ما در خدمتشان هستيم.
*يعني تا الان موضوعي نبوده که نياز به مشورت باشد؟
البته ايشان اشراف کامل بر امور دارند. چند دوره رئيس مجلس بودند و هر وقت لازم بدانند قطعا ما استقبال مي کنيم.
*عملکرد فراکسيون اميد را در انتخابات کميسيون‌هاي تخصصي و هيات رييسه مجلس چطور ارزيابي مي‌کنيد؟
سياست کلي ما اين بود که در سال دوم روند مديريت مجلس و کميسيون ها حفظ شود. در انتخابات کميسيون‌ها در دو کميسيون اجتماعي و کشاورزي روسا از فراکسيون اميد انتخاب شدند. در برخي کميسيون ها برخي دوستان ما پست خود را از دست داده اند و در کميسيون هاي ديگر پست هاي جديدي در اختيار فراکسيون قرار گرفت.در مجموع عملکرد فراکسيون اميد با توجه به سياست ثبات نسبي در مديريت مجلس خوب بود.
*تمايلي براي کانديداي رياستي کميسيون آموزش نداشتيد؟
نه از اول قرار نبود من کانديداي رياست اين کميسيون شوم.
*در مورد آقاي فتحي(نماينده تهران) چطور؟
در اين رابطه دوستان کميسيون آموزش يک مقدار کم لطفي کردند.آقاي فتحي به کميسيون قضايي خيلي دل نبسته بود و پس از اينکه هيئت رئيسه مجلس جابجايي وي به کميسيون آموزش را ابلاغ کرد، کميسيون آموزش در دستور نگذاشت. شايد تلقي اين بود که آمدن آقاي فتحي به معناي اين استکه مي‌خواهد رئيس کميسيون شود. حتي در يکي از جلسات آبستراکسيون کردند. به آقاي زاهدي گفتم ما معناي اين کارها را مي‌فهميم اما اين کار را نمي‌کنيم. دوستان هم دست از اين کارها بردارند تا مجلس در فضاي آرام جلو برود و فضاي حاکم بر کميسيون يک فضاي صميمي و دوستانه باقي بماند.
*تاچه اندازه در جريان موضوع سوال از رئيس‌جمهور درباره وضعيت موسسات مالي اعتباري هستيد و نظرتان چيست؟
سوال از وزرا و رئيس جمهور حق مجلس است ولي سوال از رئيس جمهور بايد در موارد خاص انجام شود که وزرا در انجام وظايف قانوني خود کوتاهي مي کنند. در اين مورد خاص فراکسيون اميد کارگروهي را تشکيل داده است تا موضوع بطور جدي پيگيري شود تا نيازي به سوال از رئيس جمهور محترم نباشد.
*چرا مجلس در بعضي موضوعات براي کمک به دولت پيشقدم نمي شود مانند حضور خانواده‌ها در ورزشگاه‌ها؟